جستجو

هبه از دیدگاه فقه اسلامی و قانون افغانستان

هبه از دیدگاه فقه اسلامی و قانون افغانستان

ماستری

محصل: حمید الله

استاد رهنما: دکتور رفیع الله عطاء

دیپارتمنت: دیپارتمنت فقه و قانون

پوهنځی: پوهنځی شرعیات

شماره: 18

سال دفاع: 2019

چکیده

ازآن جایکه واضح است این رساله یک رساله علمی و تحقیقی بوده ، لذا محقق کوشیده تا مسائل مربوط به عقد هبه را درین رساله مورد بحث وبرسی قرار دهد که درنتیجه محقق  ازخلال بحث وتحقیق به این نتایج ذیل دست یافته است که میتوان به عنوان خلاصه تحقیق به موارد ذیل اشاره کرد :

۱ ـ  ماهیت هبه: بخشیدن چیزی به کسی است به طور رایگان بدون عوض وگاهی به مقابل عوض نیزصورت میگیرد. که درین عقد سه طرف وجود دارد واهب، موهوب وموهوب له.

۲ ـ  مشروعیت هبه: هبه یک عقد مشروع بوده که پیرامون آن در روشنی آیات ، احادیث واجماع امت استلال شده است.

۳ ـ  ارکان هبه: ازمنظرفقه اسلامی بادرنظرداشت اختلاف نظر، ازدید جمهورفقهاء ، ارکان هبه، عبارت از: واهب ، موهوب له، وصیغه میباشد. وازدید فقهای حنفی ، رکن هبه تنها ایجاب وقبول است.

۴ ـ  شروط هبه: اهلیت تصرف را داشته باشد، مختارباشد، چیزی که قابل بیع قرارگیرد، برای کسیکه تملک آن درست باشد.

۵ ـ  شروط واهب : واجد اهلیت بوده باشد، آزاد بودن، مالک موهوبه باشد.

۶ ـ  موهوب له وجود حقیقی داشته باشد و واهلیت تملک را داشته باشد.

۷ ـ  ایجاب وقبول: عبارت ازآنچه که ازمتعاقدین صادر گردد که دلالت بر اظهار اراده باطنی آنها جهت انشای عقد نماید.

۸ ـ  هبه عمری: آنست که واهب موهوب له را تامدت عمر وحیاتش هبه نماید.

۹ ـ  حکم هبه عمری: به اتفاق همه فقهاء هبه عمری جائزبوده وبرای معمرله تامدت زمان حیاتش ملک دایمی ثابت گردیده وبعدازوفات معمرله ، توسط ورثه به ارث برده میشود.

۱۰ ـ  هب رقبی: هبه ای است که واهب موهوب له را گوید که موهوبه تازمان حیاتم هبه برایت هبه شد پس اگر قبل ازمن مردی موهوبه برای خودم واگر من قبل ازتومردم موهوبه ازتو وفرزندان تو باشد.

۱۱ ـ  حکم هبه رقبی: گرچه درزمان جاهلیت هم میان مردم مروج بوده ولی بعدا دین مبین اسلام نیز بادرنظر داشت شرایطی جوازداده وبه مشروعیت آن حکم نموده است.

۱۰ ـ  هبه معوض: آنکه واهب هنگام عقد با موهوب له شرط نموده که درعوض چیزی به وی میدهد و وی نیز به عوض را به طور رایگان به واهب بدهد.

۱۱ ـ  هبه غیرمعوض: آنکه واهب درزمان عقد هبه شرط پرداخت عوض برموهوب له را ننموده باشد وموهوب له هم چیزی درعوض هبه برای واهب پرداخت نکرده باشد.

۱۲ ـ  تعریف مرض: ازدید جمهور فقهاء، مرض موت عبارت از: مرض ترسناک وموخوفی که منجربه مرگ گردد. 

۱۳ ـ  هبه در مرض موت: هبه مریض مبتلا به مرض موت درحکم وصیت بوده است لذا میتواند ازثلث مال خویش هبه نماید.

۱۴ ـ  قبض درهبه: قبض درهبه مانند قبض دربیع بوده ودرصورت که موهوب له دارای اهلیت نباشد به قبض ولی ، وصی ومربی وی تمام میشود. 

۱۵ ـ  تعریف عذر: عذر عبارت ازعارضی است که متضررمیگرددعاقد درصورت بقایی عقد که جزفسخ راه دیگری وجود نداشته باشد.

۱۶ ـ  عذر باعث رجوع: باعذری معقول واهب میتواند ازهبه خویش رجوع کند.

۱۷ ـ  رجوع درهبه: بادرنظر داشت اختلاف میان فقهاء، واهب میتواند بعد ازقبض موهوبه ، رجوع نماید البته شرایطی خاصی درنظرگرفته شده است.

۱۸ـ  آثارمرتبه بر رجوع: استرداد موهوبه، واهب مالک موهوبه میگردد، موهوبه بعد ازرجوع نزد موهوب له امانت پنداشته میشود.

۱۹ ـ  موانع رجوع از دید فقهی: زیادت درموهوبه، مرگ واهب وموهوب له، عوض دربرابرهبه، خروج ازملک موهوب له، زوجیت، قرابت، وهلاک شدن موهوبه.

۲۰ ـ  موانع رجوع ازدید قانونی: پرداخت عوض، موجودیت صله رحم، رابطه زوجیت، زیادت متصله،خروج موهوبه ازملک موهوب له، موت یکی ازطرفین، وهلاک شدن موهوبه.

۲۱ ـ  ویژه گی هبه: دارای ویژه گی منحصر به فرد خود بوده وبادرنظرداشت تعاریف که ارتباط به هبه درفقه اسلامی وقانون مدنی ارایه گردیده اوصاف ذیل به دست می آید: هبه عقد بوده، هبه عقد مجانی است، عقد تملیکی است ، عقد عینی است.

۲۲  ـ  مسؤلیت هامیان طرفین: درصورت که موهوب له عین موهوبه را تسلیم نشده باشد ، واهب به تسلیمی آن مکلف میباشد، درصورت هبه ای معوض ، که موهوبه به استحقاق برده شود واهب به اندازه همان عوض مسؤلیت دارد.

خلاصه تیزس: مشاهده
کل تیزس: مشاهده