جزای سرقت در فقه و کود جزای افغانستان
ماستری
محصل: حبیبه گلثوم
استاد رهنما: دکتور محمد یونس ابراهیمی
دیپارتمنت: دیپارتمنت فقه و قانون
پوهنځی: پوهنځی شرعیات
شماره: 16
سال دفاع: 2021
چکیده
سرقت یکی ازپدیده های منفی اجتماعی میباشد که از قدیم درجامعه وجود داشته، هم ادیان ومذاهب مخصوصًا فقه اسلامی و هم کود جزای افغانستان آن را به عنوان یک عمل زشت دانسته که برای آن انواع مجازات وعکس العمل های اجتماعی درنظرگرفته میشود و این جرم درگذشته بصورت ساده وجود داشت اما امروزه نوعیت آن تغییر نموده است.
سرقت درلغت ازکلمه عربی گرفته شده به معنی برداشتن چیزی ازکسی دیگر(هرآنچه که دارای ارزش باشد) اما دراصطلاح سرقت عبارت است از اخذ مال متقوم و محرز از شخصی دیگر بطور مخفیانه.
انواع سرقت: سرقت عمومًا به دو دسته تقسیم میشود: 1- سرقت حدی (کوچک و بزرگ). 2- سرقت غیر حدی یا تعزیری، سرقت حدی بنابر اهمیت وگستردگی آن یکی ازجرایم حدی قرارگرفته است سرقت حدی درنفس خود به دو دسته تقسیم شده میشود: 1- کوچک 2- بزرگ.
سرقت کوچک عبارت از ربودن مال متقوم و محرز شخصی دیگر بطور مخفیانه. سرقت بزرگ عبارت از ربودن مال برسبیل غلبه وزور، که بنام های قطع الطریق (راهزنی) و حرابت یا جنگ نامیده می شود.
2- سرقت غیرحدی که مستوجب تعزیر می گردد، عبارت از سرقت میباشد که شرایط وارکان حدی را تکمیل نکرده باشد و تمرکز اصلی کود جزای افغانستان روی همین سرقت غیر حدی است.
شرایط اختصاصی جرم سرقت: جرم سرقت وقت تحقق پیدا میکند که شرایط آن تکمیل باشد درصورت عدم موجودیت شرایط جرم سرقت تحقق نمی یآبد و مجازات حدی تطبیق نمی گرد.
شرایط سرقت را فقه و کود جزای افغانستان به چهار بخش تقسیم نموده است: 1- شرایط سارق که شامل: صاحب أهلیت بودن، قصد داشتن بر انجام سرقت، عدم اضطرار بر انجام سرقت، عدم وجود قرابت میان سارق و مسروق منه، عدم شک در استحقاق مال می باشد. 2- شرایط مسروق منه: مسروق منه معلوم باشد، ملکیت مسروق منه بر بالای مال مسروقه صحیح باشد، مسروق منه مسلمان و یا هم ذمی باشد. 3- شرایط مسروق: مسروق مال متقوم باشد، مال مسروق به اندازه حد سرقت رسیده باشد، مال مسروق مطلقًا محرز باشد، مال مسروق اعیان و قابلیت ذخیره و امساک را داشته باشد، مال مسروق در اصل مال مباح نباشد، برای سارق در مال مسروق ملکیت، تأویل و شبهه آن نباشد، برای سارق اجازه و شبهه آن در دخول به حرز نباشد و مال مسروق در سرقت مقصود باشد نه تابع. 4- شرایط مسروق فیه: منظور و مقصود از مسروق فیه همان محل و مکان سرقت است، بنابر این شرط است که آن دارالعدل باشد، پس اگر سرقت از محل و مکان دارالحرب یا دارالبغی صورت گیرد، دست سارق قطع نمی گردد.
نصاب که موجب سرقت حدی گردیده و دست سارق آن قطع می گردد، که از یک محل محروز بیرون کرده باشد، این مال مسروق به یک نفر تعلق بگیرد و یا برای یک جمع، زیرا سرقت یک است، بنابر این اگر از یک محل پنج درهم سرقت صورت گرفت و از محل دیگر هم پنج درهم، قطع را لازم نمی گرداند، زیرا دو سرقت مختلف از دو محل مختلف صورت گرفته است، پس محل برای قطع این دو سرقت نیست.
سرقت نزد قاضی با یکی از دو امر ثابت می گردد: 1- بیّنه 2- اقرار. بیّنه اسم است برای چیزی که حق را بیان و آشکار می کند، که توسط شهود صورت می گیرد. اقرار عبارت از آن است که خود شخص حقی را که بالایش دیگران دارد آشکار و اظهار می کند، این بهترین ثبوت و دلیل است، که خود شخص علیه خودش اعتراف و اقرار کند.
سرقت کردن از خود عوامل دارد که تعداد از این عوامل عبارت است از: عامل اقتصادى، عامل سياسي، عامل اجتماعى، عامل شخصى، نارسايي هاي قانوني، بیکاري، فقر، حسادت، تجربه های دوران کودکی و احساس نا أمنی و خود نمایی...
برای جلوگیری از سرقت راه های حل وجود دارد، که تعداد از این راه های حل عبارت از: مراقبت خانواده ها نسبت به انتخاب دوست توسط فرزندان، فراهم ساختن زمینه اشتغال، تغییر محیط نابهنجار و اجراي برنامه هاي پیشگیرانه، ارتقاي فرهنگ، تقویت ایمان و نابود كردن فقر و خودداري از تحقیر و برچسب زدن وغیره.